به گزارش روابط عمومی شبکه هفت سیما،شبکه آموزش سیما در سال 1381 به عنوان یک شبکه آموزشی و با شعار شبکه فرصتهای برابر آموزشی افتتاح شد و عمده برنامههای آن آموزش دروس مختلف و حتی سوادآموزی بود. اما کم کم در اواخر دهه هشتاد علاوه بر تغییر لوگوی شبکه آموزش، برنامههای آموزشی و تدریس دروس نظیر ریاضی، فیزیک، شیمی، زبان فارسی و... از شبکه حذف شدند و مخاطبان شاهد تغییرات بسیاری در برنامههای این شبکه شدند.
از سال 1393 به بعد و با افزودن رویکرد مهارت آموزی و توانمندسازی در برنامهها شبکه آموزش و مهارت سیما فعالیت خود را در سمت و سوی جهتگیری چهارگانه مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری در مسیر ترویج دین، اخلاق، آگاهی و امید ادامه داد و حالا از شهریورماه سال گذشته که «مسعود احمدی افزادی» سکان مدیریت این شبکه را بر عهده گرفت، شبکه آموزش بیشتر به سمت آموزش مهارت به مخاطب عام حرکت کرده است. همین تغییر رویکرد بهانهای شد تا ضمن حضور مدیر شبکه آموزش در خبرگزاری فارس، این موارد را با وی مرور کنیم:
**بعد از تاکیدات مقام معظم رهبری به رسانهها در ترویج مهارت و سبک زندگی و الگوسازی اجتماعی، شبکه آموزش در دوره جدید فعالیتهای خود با دستور رئیس سازمان جناب آقای دکتر علی عسکری و تاکید معاون سیما جناب آقای دکتر میرباقری محور فعالیتهای رسانهای خود را به موضوع توسعه مهارت متمرکز کرد.این موضوع از سوی مردم با استقبال بسیاری روبرو شد.
-بر این اساس شبکه آموزش دوره جدیدی را آغاز کرده است. این دوره از مهرماه سال گذشته آغاز شد مبنی بر اینکه شبکه به سمت مهارت محوری و یادگیری توانامدار برود. پیشتر محور شبکه آموزش، آموزش صرف بود در حالی که امروز بصورت جدی به تولید مهارت محور میاندیشد.
امروز یکی از دغدغههای کشورهای توسعه یافته و به تبعش دنیای در حال توسعه و نیز در دنیای آموزش زده ایران بحث مهارت است. ما واقعا با جامعه آموزش زدهای مواجه هستیم و کاملا درگیر علم لاینفع شدهایم.
دانایی غیرکاربردی که به تعبیر من شبه دانایی است و اصلا دانایی نیست. به همین موضوع کنکور امسال دقت کنید. بیش از 600 هزار نفر فقط در حوزه تجربی و مبتنی بر 3 رشته شرکت کردهاند. در رشتههای بسیار مهم علوم فنی و مهندسی 150 الی 160 هزار نفربیشتر نبودهاند. در علوم انسانی هم 200 و اندی هزار نفر نبودهاند. یعنی چالش جدی آموزشی کشور را فراگرفته و رشتههای علوم پایه و، فنی و مهندسی ،علوم انسانی و حتی رشتههای مهارت محور کلا در محاق فرو رفتهاند. پس ما باید یک بار دیگر پرچم مهارت را بلند کنیم.
بلند کردن این پرچم به تحمیل نیست. به قول فلاسفه حملی است نه تحمیلی و نمیتوان به زور آن را انجام داد. باید فرهنگ آن و زمینههایش گسترش پیدا کند تا جوان ما انگیزه کسب و کار و مهارت پیدا کند. مهمتر از مهارتآموزی، انگیزه مهارت آموزی است. وضعیت کنونی کنکور نشان میدهد که مهارت آموزی در حوزه آموزش به شدت پایین آمده است. کاهش داوطلبان رشتههای فنی مهندسی به عنوان رشتههای مهارت محور افزایش غیرقابل توجیه گروه علوم تحربی نشان از گسترش شدید آموزش زدگی است. این توزیع ناهمگن نشان میدهد که ما با جامعه جوان انگیزهمندی مواجه هستیم که هادی ندارد. توسعه آموزشهای غیرنافع به مراتب بیشتر از زمینههای مهارتی است.
این به مثابه یک بیماری مزمن رشد یافته و نباید به عنوان یک پروژه به آن نگاه کنیم و امروز انجام بدهیم و فردا به سرانجام برسد. نکته اینجاست که جامعه بدون هادی مهارتی حتی در صورت علاقمندی برای کسب مهارت با سرگشتگی مواجه میشود. حالا باید به سمت کدام مهارت رفت؟ کدام مهارت مهم است؟ نیازهای جامعه چیست و انواع مهارت کدام است؟ باور میکنید که این تفکیکها هنوز عملیاتی نشده است؟ واقعا جامعه نمیداند که مهارت تفریح است؟ نیاز است؟ یا تکلیف و درآمد است؟ این سرگشتگی در کسب مهارت یک ایراد جدی است.
نکته بعدی اما مخاطبی است که با آن سر و کار داریم، ما برای مخاطب سه لایه برای کسب مهارت تعریف کردهایم. اول وجوب کسب مهارت. دائم از یک تکلیف با او صحبت کردهایم. از آن بالاتر در مرحله دوم متوقف ماندهایم و آن مرحله نیاز محوری بودن مهارت است و به مرحله سوم هنوز حتی نرسیدهایم که آن مبتنی بر مهارت میل مدار و جذابیت مهارت است.
در حوزه مهارت به میل مخاطب هیچ توجهی نشده است. حالا دنیا در کجاست؟ دنیای پیرامونی ما امروز به جذابیت مهارت و مهارت جذاب رسیده است. یعنی دیگر از نیاز گذشته است. در حالی که هنوز در نیاز و تعریف نیاز اسیریم. ما باید به مهارت جذاب و جذابیت مهارت برسیم. اینها عرصههایی است که شما وقتی وارد بحث میشوید با آن مواجه میشوید. در نظریهپردازی و تئوری و اصول اساسی میبینیم که کتب و جزوات بسیاری وجود دارد اما وقتی به پای عمل میرسیم میبینیم که کمیت خیلی از عملکنندگان و کنشگران لنگ است. شبکه آموزش مبنای خود را با توجه به این مقدمات بر این گذاشته که شبکه مهارت باشد. شعارش هم مردم به عنوان رکن اساسی و اصیل هستند و آموزش و مهارت. یعنی دانایی با قابلیت تبدیل به توانایی. ما یکی از مشکلات اساسیمان خردهداناییهای غیر قابل تبدیل به توانایی و حتی مزاحم توانایی است. خرده دانشهایی که به شدت مزاحم توانمندی و توانایی است و بنا بر این دانش با توانش برابری نمیکنند. همانطور که ما در حوزه علمی صاحب مقالات بسیاری هستیم ولی در عمل از این مقدمه دانش به ذی المقدمه توانش در خیلی از اوقات نرسیدهایم.
**شاید بر همین اساس است که شرکتهای بزرگ دنیا دیگر برای جذب افراد به میزان تحصیلات آنها توجهی ندارند و ملاکشان توانایی افراد است.
-دنیا به سمت مهارت محوری در حال حرکت است. کلان اندوخته اجدادی ما یا سنتهای ما مبتنی بر استاد شاگردی یا آموزش فطری بود. آرام، آرام با انقلاب صنعتی مواجه شدیم یکسری از داشتههایمان را از دست دادیم و کلان اندوخته فرا سرزمینی ما تبدیل به ثروت ملی شد و انباشت ثروت مبتنی بر غیر کار اصل شد و ثروت اجتماعی تبدیل به ثروت اندوزی شد. الان یکبار دیگر در دوره پسا مدرن فهمیدهایم، ایمان، نشاط و مهارت به همراه اعتماد ثروت ملی هستند و حتی ملی هم نیستند بلکه فرا سرزمینی هستند.
ما با سازمان فنی حرفهای وارد این بحث شدیم که شما چقدر درگیر این موضوع در کشور هستید؟ اگر بخواهیم همه حوزهها را پیدا کنیم، قابل دریافت نیست و بنا بر این استقرائی حرکت کردیم. یعنی آمدیم از جزء به کل رسیدیم و از قاعده هرم شروع کردیم نه قله هرم. دیدیم که نزدیک به بیش از یازده هزار آموزشگاه آزاد در کشور و زیر مجموعه سازمان فنی حرفهای کشور فعال هستند و سر جمع 17 تا 18 هزار آموزشگاه دولتی و خصوصی در حوزههای مختلف در حال انجام کار هستند. یک پهنه بسیار عظیم اما منتشر و غیر تجمیعی که 199 رشته را کار می کنند.
**پس در حوزه مهارت کار میشود ولی چرا دیده نمیشود و اثربایستهای ندارد؟
-بعد اینها را تبدیل به یک رفتار و مدل کردیم. در نهایت به راهبرد طرح ملی مهارت رسیدیم. این طرح ملی مهارت را به سازمان آموزش فنی و حرفه ای پیشنهاد کردیم. این طرح مبتنی بر یک نگاه پارادایمی و کلی است. این نگاه کلی میگوید که ما در سال اول که در آن قرار داریم و در این تابستان که پیک تمام برنامههای مهارتی است، بنا را بر این نهادیم که در یک برنامه فوق العاده تمامی کارآموزان و فن آموزان این حوزه که مدارکشان را تا پایان مرداد تحویل میگیرند، همه مشخص شوند و در شهریورماه ما اولین اجتماع بزرگ فناوران را با همکاری سازمان فنی و حرفهای کشور در تهران و همزمان در مراکز استانها برگزار کنیم. قدم اول اجتماع بزرگ فناوران و تجلیل و تکریم از چهرههای شاخص حوزههای کار فناوری است.
**در بحث مهارت تاکید بسیاری بر آموزش و پرورش دارید، آیا شما فکر میکنید که در این حوزه آموزش و پرورش باید به ماجرا ورود پیدا کند و در حقیقت مهارت به مدارس ما راه پیدا کند؟
-طرحهای مهارت آموزی بسیاری در کشور ما وجود دارد و پتانسیل بسیار بزرگی در کشور فعال است ولی رو نمیآید. یکی از دلایل آن این است که شاید مجتمع و همگن نیست. هم سان نشدهایم و باید در حوزه رسانه بیشتر به آن توجه کنیم. یک وظیفه داریم که این آموزشها را مورد توجه قرار دهیم و روی آنها تمرکز کنیم.
یعنی اگر کسی نانوایی بلد است، نانوایی یک فن است که در دنیا و در کشورهای توسعه یافته بسیار محترم است. یا شیرینی پزی، خیاطی و ... یک فن هستند که اجزای زیر جامعه مبتنی بر این توانمندی خود را نگه داشته و این توانمندی است که خود را پایدار نگه داشته است. ما وارد این حوزه شدهایم. یعنی رسانه نگاه میاندازد به بازتعریف و بازتبیین این حوزه ها. من حوزهام را از سمت آموزش صرف به سمت مهارت بردهام. نه مهارت صرف بلکه مهارت دانایی محور. آیا کار سادهای است؟ من به شما میگویم که کار ساده و آسانی نیست. تغییر فرمان از آموزشی که امروز نهادینه و عادت و عادی شده به حوزه مهارتی کار راحتی نیست و ترویج آن کار دشواری است.
این یک گام است و گام بعدی این است که طراحی کنیم انگیزه ها بالا برود. بنا بر این با طراحی مسابقات ملی مهارتی در کشور این گام را برداشتیم.
**زیرشاخهها مشخص شدهاند؟
-بله. در حال حاضر با احصائی که داشتهایم 199 رشته کلان الان فعال است. این رشتهها را اگر باز کینم به حدود 300 رشته و بالاتر میرسد منتها برای اینکه شما نقطه اتکائی پیدا کنید، باید در یک نقطه توقف کنید. در سال اول شما باید این نقاط را مشخص کنید و آرام آرام کامل کنید. از یک نقطه باید کار را شروع کرد. این یک نقطه می شود و مسابقات ملی مهارت را باید برای سال آینده به شکل جذاب رسانه ای پایهریزی کنیم. مسابقات ملی مهارت باید به یک جایی برسد و مهارت امروز فقط بر مبنای نیاز نیست. درست است که مهارت رکن است اما مهارت جزئی از سبک زندگی است.
**افق بعدی چیست؟
-باید در مهارت به جایگاه واقعی خودمان در دنیا برسیم. ما با میشینه هزاران ساله کشورمان قهرمان و پهلوان مهارت دنیا هستیم. قهرمان مقاومت ،قهرمان رشد ،قهرمان پیشرفت علیرغم همه سختی ها و فشارهای ناجوانمردانه به این کشور . ما باید قهرمان مهارت باشیم این فقی است که دنیا 6 دهه است که آن را تعریف کرده است. آن هم مسابقات جهانی مهارت است. امروز یک اتفاق بسیار بزرگ در دنیاست. ما باید جریان مهارت خود را اول شکل بدهیم وایجاد کنیم، بعد ارتقاء بدهیم و در ادامه آن را به جریان جهانی مهارت وصل کنیم. در حوزه انگیزشی. مطئمن باشید در اتصال جریان ملی مهارت به جریان جهانی مهارت که جریان غیر دولتی و مردمی و انگیزشی است، هم این جریان جهانی مهارت با سرمایه هنگفت مهارتی ما آشنا میشود و هم ما به شدت از آنها استفاده میکنیم.
در مسابقات جهانی مهارت از 60 کشور حضور دارند، شما فکر میکنید که جام جهانی فوتبال است؟خیر. در جام جهانی فوتبال 24 کشور شرکت می کنند .
در این مسابقات 1600 شرکت کننده و 1300 داور در آن حضور دارند. این مسابقات هر دو سال یکبار برگزار می شوند و دوره قبل ما با 28 نفر در آن شرکت کردیم و این دوره با 11 نفر حضور داریم.
**نکته قابل توجه در این میان این است که بسیاری از افراد نمیدانند که چنین مسابقه ای برگزار می شود و زیرساختهای آن چیست؟ این نیاز به یک آگاهی دهی از طریق رسانهها و یا حتی آموزشگاههاست که به علاقهمندان بگویند چنین مسابقهای با چنین زیرساختهایی وجود دارد.
-این گروهها تماما به صورت بالقوه وجود دارد. همین تیم ملی هم که انتخاب شده، بر مبنای برگزیدگان کشوری فنی حرفهای انتخاب شدهاند. اما چیزی که ما به همراه سازمان فنی حرفه ای جلو می رویم این است که این مسابقات را تبدیل به یک اتفاق بزرگ کنیم که هرکسی اراده کرد بداند که به کجا باید مراجعه کند و کجا ثبت نام کند و به دور مقدماتی راه پیدا کند.
**و در این صورت علاقهمندان به آن مرکز هدایت می شوند.
-بله و این اتفاق باید طوری ساماندهی بشود که مسابقات منطقهای،شهرستانی، استانی و ملی و فراملی شکل بگیرد. البته ما در این زمینه فقط ما کار اطلاع رسانی را انجام میدهیم و کار اجرایی با سازمان فنی حرفهای کشور است.
**فرهنگسازی در مردم در این میان از جایگاه بالایی برخوردار است و اگر شما مثلا یک لولهکش موفق را به تلویزیون بیاورید و او را به مردم معرفی کنید، او را به چشم یک فرد موفق نگاه نمیکنند. فرهنگسازی در این زمینه به چه شکل است؟
-ما تولید برنامههایی در راستای مهارت محوری تولید کردهایم. مثلایک قسمت بنایی،یک فسمت لبنیات، یک برنامه جوشکاری، یک برنامه تعمیر لوازم خانگی و دهها مهارت دیگر اعم از سنتی و جدید. در قالب برنامه ای با نام من میتوانم. این برنامه در واقع شعارش این است که هر ایرانی یک مهارت.

**بازخوردی هم از سوی مخاطبان داشتهاید که چقدر موفق بودهاید؟ فکر میکنید این موضوع چقدر میتواند عملیاتی شود؟
-بله این موضوع خیلی اهمیت دارد، امسال آلمان با حضور 80 نفر و کره جنوبی با 50 نفر در این مسابقات امسال حضور خواهند داشت. ما در یازده حوزه امسال شرکت کردهایم و امیدوارم اوضاع بهتر شود. ما در آغاز یک راه هستیم. اگر بخواهیم شدنی بشود باید جامع و نقطهای آن را ببینیم. ما در سیما در 4 محور کار را ارائه میدهیمو محور اول خانواده، محور دوم برنامههای مهارت محور کودک و نوجوان، محور سوم برنامههای ورزش و سرگرمی و محور چهارم محور برنامههای کسب و کار است. الان هفتهای بیش از 7 هزار برنامه مهارت محور پخش می کنیم. 36 عنوان در سیما داریم جز برنامههای تامینی و سریالها و برنامههای ترکیبی است. خود همین هم یک قدرت است. بنا براین فرصت جدی برای تبدیل دانایی به توانایی است. توانایی که بشود آن را عملیاتی کرد.
-الان 70 برنامه مهارت محور کشاورزی تولید شده که به انواع حوزههای کشاورزی از ماهیگیری، باغبانی، فضای سبز و ... می پردازد. این برنامه به زودی آماده پخش خواهد شد. این برنامه همه زمینه ها را در بر میگیرد تا هر مخاطبی با هر سلیقهای بتواند آن را یاد بگیرد. این برنامهها آموزشی- انگیزشی برای افراد علاقهمند و مستعد است.
**این برنامهها در نقطه ایدهآل هستند و یا برای فرد علاقهمندی که چیزی از این حوزهها سر در نمیاورد ولی دوست دارد که یاد بگیرد هم کاربرد دارد؟
-برای همه به کار میآید ولی برنامه فوت و فن را هم داریم که به شما میگوید شما در آپارتمانتان هم میتوانید چکار کنید. مثلا طرف یک قطعه زمین دارد و نمیداند که چه کسب و کاری میتواند از آن داشته باشد. ما تلاش کردهایم که از این طریق بتوانیم ایدههایی را برای کسب و کار به مخاطبانمان عرضه کنیم. این تفکیکها در حال شکل گرفتن است و امیدوارم که مخاطبانمان بیشترین بهره را از آن ببرند.